منوی دسترسی
خودآگاهی را به کودکان دوزبانه خود بیاموزیم

خودآگاهی در کودکان دوزبانه

خودآگاهی در کودکان دوزبانه

خودآگاهی یکی از مفاهیمی است که امروزه در علم روانشناسی جایگاه بسیار مهمی پیدا کرده به طوری که آن ها اغلب بیماری های روانی را ناشی از عدم خودآگاهی می دانند از این رو این موضوع مهم را دراین مقاله مورد بررسی قرار داده ایم.

خودآگاهی در کودکان دوزبانه

خودآگاهی یکی از مفاهیمی است که امروزه در علم روانشناسی جایگاه بسیار مهمی پیدا کرده به طوری که آن ها اغلب بیماری های روانی را ناشی از عدم خودآگاهی می دانند. در نتیجه آموزش خودآگاهی از سنین کودکی و به کودکان دوزبانه امریست لازم. یکی از بهترین راه‌های پرورش درک مفهوم خود و خودآگاهی در کودکان دوزبانه این است که با پرسیدن سوالاتی به آن ها کمک کنیم تا بتوانند فراتر از آنچه که می بینند را درک کنند.سوالاتی از قبیل :

فکر می‌کنی چرا چنین انتخابی کردی؟
چه چیزی باعث شد به این صورت احساس کنی؟

چرا فکر می‌کنی در امتحانات عملکرد خوبی نداشتی؟

به خاطر این بود که عجله کردی، یا اینکه واقعاً امتحان سختی بود؟

هنگامی که کودک دوزبانه شما آن‌قدر بزرگ باشد که بتواند بنویسد یا نقاشی بکشد. به او یک دفتر بدهید و کودک دوزبانه خود را تشویق کنید تا اتفاق‌های روزانه را بنویسد یا نقاشی کند. این روش می‌تواند توانایی کودک دوزبانه شما را در توجه و درک چشم‌انداز درونی خود را تقویت کند.

خودآگاهی در کودکان

هر چه کودک دوزبانه شما در مورد چیزی که در درونش می‌گذرد، بیشتر فکر کند، توانایی درک و واکنش مناسب به آنچه را که در دنیای درون و پیرامونش می‌گذرد، بیشتر پرورش می‌دهد. هنگامی که یک کودک دوزبانه نوپا زمین می‌خورد و بازویش زخم می‌شود، یا یک بچه کودکستانی مادربزرگ مورد علاقه‌اش را از دست می‌دهد. و یا یک بچه کلاس پنجمی با قلدری در مدرسه مواجه می شود، همگی لحظات دردناک، ناامید کننده و ترسناک را تجربه می‌کنند. در چنین لحظاتی هیجانات شدید و احساسات جسمانی سرازیر شده به نیمکره راست، می‌توانند کودک دوزبانه را درمانده کند. وقتی چنین چیزی اتفاق می‌افتد، ما به عنوان والدین می‌توانیم کمک کنیم نیمکره چپ وارد صحنه شود. بنابراین، کودکان دوزبانه می‌توانند متوجه شوند چه چیزی در حال وقوع است که به آنها کمک کنیم در مورد تجربیات دردناک و ترسناک خود، صحبت کنند. به کودکان دوزبانه خود کمک کنید که هر اندازه که می‌توانند صحبت کنند و جزئیات اتفاق را به یاد بیاورد. چرا که بازگو کردن وقایع باعث یکی شدن نیمکره راست و چپ می شود و در نتیجه کودک دوزبانه می‌تواند حسی منطقی از اتفاق به دست آورد.

هنگامی که شما سوالاتی ساده می‌پرسید که کودک دوزبانه خود را تشویق می‌کنید به احساسات دیگران فکر کند. قابلیت او را در احساس همدلی، بنا کرده‌اید.

در رستوران: ” فکر می‌کنی چرا آن کودک گریه می‌کند؟ “. هنگامی که با یکدیگر در حال خواندن هستید: ” فکر می‌کنی حالا این دختر داستان ما از اینکه دوستش به شهر دیگری رفته است، چه احساسی دارد؟ “.

با جلب توجه کودکان دوزبانه به هیجانات دیگران در طی برخوردهای روزانه، به سادگی می‌توانید سطح جدیدی از همدلی را در آنها ایجاد کنید. هر چقدر شما در خصوص تفکر روی احساسات دیگران تمرین بیشتری به کودک دوزبانه خود بدهید، توانایی او را در همدلی، قوی‌تر ساخته‌اید.

هنگامی که کودک دوزبانه شما می‌تواند تصمیم درست بگیرد در حالی که خودش را کنترل و با همدلی و درک از خود عمل می‌کند، در واقع، اخلاق را رشد داده است.

ما به عنوان والدین می‌توانیم در موقعیت‌های معمولی و روزمره هر کجا که ممکن باشد. سوال‌های وابسته به اخلاق و اصول اخلاقی را مطرح سازیم و کودکان دوزبانه خود را به چالش بیاندازیم تا به معنای تصمیمات‌شان فکر کنند.

با این کار به کودکان دوزبانه در مورد تصمیم گیر‌ی‌های اخلاقی تمرین می‌دهید و آنها اصولی را یاد می‌گیرند که بقیه عمر را بر مبنای همان اصول زندگی کنند.به کودکان در مورد صداقت، سخاوت، مهربانی و احترام بیاموزید و مطمئن شوید که آنها هر لحظه که این ارزش‌ها را تجسم می‌کنند، شما را می‌بینند. مثال‌هایی که شما ترتیب می‌دهید، بد یا خوب، به میزان زیادی بر مسیر پرورش مغز کودک، موثر است.

نظرات

Captcha
بازگشت به بالا